نامهها از طریق ایمیل به آدرس [email protected] پذیرفته میشوند.
بیشتر بدانید درباره نحوه پردازش نامههای شما.
سرمایهگذاری در اروپا
سهام شرکتهای اروپایی توجه سرمایهگذاران جهانی را به خود جلب کرده است، زیرا پویایی ارزشگذاریها و خطر تمرکز در بازارهای آمریکا در کانون توجه قرار گرفتهاند. بولتن اقتصادی (۲۰ سپتامبر) جذابیت فزاینده اروپا را بهویژه فراتر از بازارهای اصلی، برجسته کرده است. اما این داستان فقط در مورد انعطافپذیری اروپا نیست؛ بلکه در مورد تغییرات ساختاری در چشمانداز سهام آمریکا نیز هست.
نزدیک به ۴۰ درصد از ارزش S&P 500 اکنون تنها در ده شرکت متمرکز شده است که سرمایهگذاران را با ریسکی مواجه میکند که در ظاهر گستردهتر از واقعیت است. این عدم تعادل، جستجو برای تنوعبخشی را تحریک میکند و سرمایهگذاران بهطور فزایندهای به شرکتهای اروپایی، از رهبران صنعتی در ایتالیا گرفته تا بانکهای منطقهای باهوش در یونان، نگاه میکنند؛ جایی که ارزشگذاریها معتدلتر و رهبری بازار بهطور یکنواختتر توزیع شده است.
اگرچه این شرکتها ممکن است به ارتفاعات وعده داده شده توسط عرضه اولیه عمومی (IPO) وال استریت دست نیابند، اما برای دسترسی به سرمایه آمریکا نیازی به نقل مکان ندارند. یک فهرستبندی داخلی همراه با معاملات متقابل، مسیری ثابت برای دیدهشدن و نقدینگی، بدون رها کردن بازارهای داخلی، ارائه میدهد. سهام شرکتهای اروپایی، که مدتها با تخفیف معامله میشدند، اکنون برای بازگشت به ارزش واقعی خود قیمتگذاری شدهاند.
جیسون پاتروویتز
مدیر و معاون اجرایی
گروه بازارهای OTC
نیویورک
چرخدندههای یک ماشین
تاریخ تکرار میشود. کسانی که پیشنهاد حذف لایههای سازمانی با رهایی از مدیران میانی را میدهند ("برونسپاری اختیارات"، ۱۱ اکتبر) باید نگاهی به آسیبهایی بیندازند که نظریههای مایکل همر در اوایل دهه ۱۹۹۰ به کسبوکارها وارد کرد. آن زمان بود که مدیران میانی به نام "بازمهندسی فرآیندهای کسبوکار"، استراتژی همر برای بازطراحی اساسی عملیات شرکتها، به تعداد زیاد اخراج شدند. این کار آسیب زیادی زد و دلیل آن بهشدت ساده بود. این مدیران میانی هستند که میدانند سازمانها چگونه واقعاً کار میکنند، نه دستورالعملهای رویهای که میگویند چه اتفاقی قرار است بیفتد.
برایان کیلکورس
گراس ولی، کالیفرنیا
کاهش هزینههای دارو
در مورد مقاله "چرا جنگ بر سر قیمتگذاری دارو در آمریکا شکست خواهد خورد" (۴ اکتبر)، شرکتهای داروسازی مبالغ هنگفتی را برای تولید داروهای با نام تجاری که بیماریهای مزمن را درمان میکنند، صرف میکنند؛ زیرا این داروها بیش از سایر داروها احتمال تایید نظارتی، استفاده منظم و قیمتگذاری بالا را دارند. در مقابل، مفاهیم ارزانقیمت و نجاتبخش مانند پلیپیل قلبی-عروقی، یک اختراع بریتانیایی که میتواند از تعداد زیادی حمله قلبی و سکته مغزی جلوگیری کند، نادیده گرفته میشوند؛ زیرا شرکتها و سرمایهگذارانشان نمیتوانند بازده پولی زیادی کسب کنند.
آیا دسترسی زودهنگام به داروهای پرفروش ارزشش را دارد؟ خیر. اگرچه آمریکا بسیار بیشتر از سایر کشورهای ثروتمند برای سرانه مراقبتهای بهداشتی هزینه میکند، اما در نتایج بهشدت از آنها عقب میماند. شما درست اشاره کردید که کاهش اتلاف و سودجویی توسط واسطههای قدرتمند میتواند در پول صرفهجویی کند. اما باید کارهای بیشتری انجام شود. RAND ده سیاست را برای تشویق توسعه و پذیرش فناوریهای مراقبتهای بهداشتی با ارزش بالا و کاهشدهنده هزینه پیشنهاد کرده است. اگر این سیاستها اجرا شوند، نبوغ آمریکایی و کارآفرینی آزاد بقیه کار را انجام خواهند داد.
دکتر آرت کلرمن
ریچموند، ویرجینیا
او مانند یک زنبور نیش میزد
این واقعیت دارد که ورزشکاران چپدست در برخی رشتهها مزیت ذاتی دارند ("مزیت شوم"، ۲۷ سپتامبر). یک مثال از این مورد، مسابقه بوکس سال ۱۹۶۶ بین محمد علی و کارل میلنبرگر، یک آلمانی و اولین چپدستی که برای عنوان قهرمانی سنگینوزن جهان مبارزه کرد، است. قهرمان از دشواریای که میلنبرگر چپدست ایجاد کرده بود، کلافه شد و مبارزه به ۱۲ راند کشید. علی با ناکاوت فنی پیروز شد، اما میلنبرگر توانست با ضربات بدنی، به ناحیه کبد علی ضربه زده و او را آزار دهد، که با توجه به آسیبناپذیری افسانهای او در ناحیه میانی بدن، قابل توجه بود.
استان کوالسکی
کنکورد، نیوهمپشایر
شرایط یخبندان برای دوچرخهسواران
مقاله شما در مورد اینکه چگونه دوچرخهسواری "حمل و نقل را متحول میکند" به این نکته اشاره کرد که مونترال شهر پیشرو دوچرخهسواری در آمریکای شمالی است ("چهار چرخ خوب، دو چرخ بهتر"، ۱۱ اکتبر). شما در ماههای تابستان از آنجا گزارش دادید. بارش برف سنگین، دوچرخهسواری را در بسیاری از اوقات دیگر سال خطرناک میکند. هنگامی که مسیرهای دوچرخهسواری به خیابانهای از قبل باریک اضافه میشوند و منابع به جای پاکسازی مسیرهای خودروها، به پاکسازی آنها از برف اختصاص مییابد، ترافیک به خاطر چند دوچرخهسوار متعصب مختل میشود.
ریچارد جانستون
ادمونتون، کانادا
شما مسئله حمل و نقل شهری را به عنوان انتخابی بین دوچرخه و خودرو مطرح کردید. اما چه میشود اگر دوچرخهسواران جدید، از خودروها به دوچرخه تغییر نکرده باشند، بلکه قبلاً عابر پیاده یا از کاربران حمل و نقل عمومی بودهاند؟ مسیرهای جدید دوچرخهسواری به قیمت فضای جاده ایجاد میشوند، به ازدحام ترافیک میافزایند و مشکلات مالی اپراتورهای حمل و نقل عمومی را که با کاهش تعداد مسافر مواجه هستند، تشدید میکنند.
خاویر آسِنسیو
بارسلونا
دوچرخهای که من به جای خودرو استفاده کردم، ۵۰۰۰ دلار برای خرید و نگهداریاش هزینه داشت. در مقابل، طبق آمار AAA، میانگین هزینه مالکیت خودرو در ایالات متحده حدود ۱۰۰۰ دلار در ماه است، که در طول ۲۵ سال به ۳۰۰,۰۰۰ دلار یا ۶۰ برابر هزینهای که من کردم، میرسد. این موضوع برای اقتصاد اهمیت دارد. گسترش استفاده از دوچرخه میتواند باعث انقباض غیرچرخهای در تولید ناخالص داخلی (GDP) شود. با تمام جدیت، اگر با یادگیری انجام بیشتر با کمتر، سیاره و خودمان را نجات دهیم، چگونه بدهیهای عمومی را که بر اساس فرض رشد نامحدود تولید ناخالص داخلی (GDP) ایجاد شدهاند، پرداخت خواهیم کرد؟
دیوید پَتکائو
نلسون، کانادا
یک دیدگاه مهم در جنگهای فرهنگی بر سر مسیرهای دوچرخهسواری در مقاله شما غایب بود: دوچرخهسوارانی که بهطور گسترده در پیادهروها رکاب میزنند. به ندرت هفتهای میگذرد که هنگام قدم زدن در خیابانهای واشنگتن دیسی، نزدیک به برخورد با یک دوچرخهسوار نباشم. ظاهراً پلیس بیاطلاع از غیرقانونی بودن دوچرخهسواری در پیادهرو، آن را نادیده میگیرد. دوچرخهسواران نیز ظاهراً بیتفاوت از کنار عابران پیاده با سرعت و خطرناک عبور میکنند. من هیچ اعتراض ایدئولوژیکی به دوچرخهسواری برای رفتن به سر کار یا اشتراک جاده با دوچرخهسواران ندارم. اگر فقط آنها در مسیر خودشان میماندند.
آدام هوفتالِن
رستون، ویرجینیا
"پیروزی مذهب"
مقاله شما درباره اوجگیری دوباره علاقه به جان سینگر سارجنت، مانند نمایشگاههای اخیر، بر پرترههای پر زرق و برق این نقاش از حامیان ثروتمندش متمرکز بود ("تصویری از یک ثروتمند برایم بکش"، ۴ اکتبر). این اشتیاق تازه مورد استقبال است، اما جاهطلبانهترین اثر سارجنت را نمیتوان در یک نمایشگاه دید. این اثر در کتابخانه عمومی بوستون قرار دارد. آنجا، بر دیوارهای بلند و سقفهای طبقه بالایی که کمتر بازدید میشود، نقاشیهای دیواری گسترده و در جاهایی طلاکاری شدهای وجود دارند که او تا زمان مرگش در سال ۱۹۲۵ روی آنها کار کرد. آنها تصویری نه از تجمل، بلکه از تاریخ آشفته مذهب را، همانطور که سارجنت آن را میدید، از آستارته تا عهد جدید، نقاشی میکنند. این نقاشیهای دیواری، که با گریزهای گرافیکی درباره وحشتهای جنگ همراه شدهاند، ارتباطشان با زمان حال، احتمالاً از بندهای "مادام ایکس"، پرتره سارجنت از یک زن جوان جامعهگرا در سال ۱۸۸۴، پیشی میگیرد.
بنجامین مِریکلی
بوستون
نیاز به بارمندهای مادرانه
یک ستایش دیگر از وِدِراسپون، یک زنجیره میخانههای بریتانیایی ارزان اما دلنشین ("آرمانشهر اورول"، ۱۱ اکتبر). اما جورج اورول، که در سال ۱۹۴۶ "جوهر میخانه بریتانیایی" را تقطیر کرد، واقعاً چه فکری میکرد؟ استفاده وِدِراسپون از "ماه زیر آب" اورول برای نام چندین از تأسیساتش، نوعی سرقت به نظر میرسد. مقاله را بخوانید و به یک "اسپون" بروید. منظورم را خواهید فهمید.
مَت موریس
دیناس پاویس، ویل آو گلامورگان